به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «آثار دنیوی و اخروی عقوق والدین» پرداخته است که متن آن بدین شرح است:
در زمینه حقوق والدین روایات زیادی وجود دارد، اما سوال این است وضعیت کسانی که احترام والدین خود را حفظ نمیکنند، به آنها ظلم میکنند و عاق والدین هستند، در دنیا و آخرت چگونه است؟
روایت است یکی از معاصی مهمی که از انسان صادر میشود عاق پدر و مادر است و از گناهان کبیره میباشد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «اِیّاکُمْ وَعُقُوقَ الْوالِدَیْنِ، فَاِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسیرَةِ اَلْفَ عامٍ وَ لایَجِدُها عاقٌّ وَلاقاطِعُ رَحِمٍ»؛ از عاقّ والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)
در روایت دیگری نبی اکرم (ص) فرمودند: کسی که پدر و مادرش را اذیت بکند مرا اذیت کرده است و کسی که مرا اذیت بکند خدا را اذیت کرده است و خدا او را لعن میکند و کسی که خدا او را لعن بکند هیچ قابلیت نجات و سعادت برایش نیست.
ایشان در روایت دیگری فرمودند: «فلیعمَلِ العاقُّ ما شاءَ أنْ یعمَلَ؛ فلن یَدخُلَ الجَنَّةَ»؛ کسی که عاق والدین شود، هر کاری کند بوی بهشت به مشامش نمیرسد.
از امام صادق علیهالسلام روایت است که: «مَن نَظَرَ إلی أبَوَیهِ نَظَرَ ماقِتٍ و هُما ظالِمانِ لَهُ، لم یَقبَلِ اللّه ُ لَهُ صلاةً»؛ هر که به پدر و مادر خود، گر چه به وی ستم کرده باشند، با نگاه دشمنانه بنگرد، خداوند متعال نماز او را نمیپذیرد.
انسان در گهواره بود و قدرت نداشت که حتی پشه یا مگسی را از خود دور کند، پدر و مادر بودند که او را پروریدند و برای بزرگ کردن فرزند خود چقدر بیخوابی، ناراحتی و زحمت کشیدند؛ بنابراین بر گردن فرزند حق دارند و احترامشان واجب و لازم است هرچند که به او ظلم کرده باشند، اما فرزند حق اعتراض ندارد.
روایت است که در زمان پیامبر اکرم (ص) جوانی از اصحاب مریض شد. پیامبر به عیادتشان رفتند و دیدند که جوان در حال احتضار است فرموند که بگو: «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ».
زبان جوان گرفت و نتوانست بگوید و رو برگرداند و این موضوع چند بار تکرار شد.
حضرت به حاضران فرموند: آیا این جوان مادر دارد؟
گفتند: بله!
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: به مادرش بگویید بیاید.
مادر جوان آمد و نبی اکرم(ص) فرمودند: رابطه شما با هم چگونه است؟
عرض کرد: حدود شش سال است با او سخن نگفتهام.
حضرت مادر را موعظه و نصحیت کردند و فرموند: اگر فرزندت را حلال نکنی بیایمان از دنیا خواهد رفت.
مادر به گریه افتاد و گفت: یا رسول الله حلالش کردم.
حضرت کلمه شهادت را فرموند و جوان فورا آن را به زبان جاری کرد.
چون مادرش از او راضی نبود نمیتوانست کلمه شهادتین را بگوید. رضایت پدر و مادر در این حد موثر است. لذا اگر پدر و مادر داری، غلام آنها باش، کفشهایشان را جفت کن و دستشان را ببوس که خیر و برکت در همین است و ما از این امر غافل هستیم.
علت بسیاری از گرفتاریهای ما، آن است که پدر و مادرمان از ما راضی نیستند. انسان باید حواس خود را جمع کند، حساب پدر و مادر غیر از دیگران است. یکی از بزرگان میگفت اغلب جوانها که به گرفتاری و مریضی و مسئله اقتصادی گرفتار هستند، بی احترامی به پدر و مادر خود میکنند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بین کسی که عاق پدر و مادر شود و کسانی که همچون فرعون ادعای خدایی کردند، تنها یک درجه فاصله است.
امام هادی علیه السلام فرمودند: آثار زیادی برای عاق والدین است از جمله اینکه:
- کسی که عاق پدر و مادرش باشد اموالش همیشه کم است و گرفتاری مالی دارد.
- در اجتماع آبرویی ندارد.
- عمرش کوتاه میشود.
- ذلت و بدبختی دامنگیرش میشود.
در تفسیر روایی برهان چنین آمده است: روزی رسول خدا (ص) جوانی را دیدند که دست پیرمرد عصا به دست را گرفته و میآید. پیرمرد گفت یا رسول الله این فرزند من است و اموال زیادی دارد لکن خرج مرا نمیدهد، گرفتارم نمیتوانم کار کنم و نمیتوانم جایی بروم آبرودار هستم.
حضرت جوان را بسیار موعظه و نصیحت کردند و گفتند به پدرت رسیدگی کن.
جوان گفت: یا رسول الله من پولی ندارم.
حضرت ۱۰۰ درهم به پیرمرد دادند.
یک ماه بعد دوباره پیرمرد با فرزندش آمد و حضرت جوان را نصیحت کرد و باز جوان گفت که پولی ندارم و پیامبر دوباره ۱۰۰ درهم به پیرمرد دادند و گفتند برو و زندگیت را اداره کن.
ماه سوم این موضوع دوباره تکرار شد. حضرت به جوان فرمودند چقدر من به تو گفتم که به پدرت رسیدگی کن که هرچه داری از دعای پدر و مادر است؛ اما گفتی یا رسول الله ندارم! حال برو که شب احتیاجت به مال دنیا بدتر از پدرت خواهد بود.
در راه بازگشت یک نفر آمد و به جوان گفت که سیل آمد و تمام گوسفندهای تو را با خود برد. دیگری آمد و گفت بادی وزید و تمام شترهایت مُردند و آتشی تمام محصولات کشاورزی تو را سوزاند.
وقتی به منزل آمد دید تمام انبارهای خرما و گندم و جو را کرم زده است و بوی تعفن آنها تمام اطراف را گرفته به مردم اعلام کرد که تمام این خرماهای گندیده را به بیابان بریزید.
شب که شد کارگرها آمدند و گفتند از صبح در انبار تو کار میکردیم و اکنون مزد ما را بده. جوان به سمت صندوقش رفت ولی تمام پولهایش کندلی شده است گفت پولی ندارم به جای پول، اثاث خانه را با خود ببرید. تمام اثاث خانه را با خود بردند، شب که شد خودش و زن و بچهاش لقمه نانی برای خوردن نداشتند.
بنابراین احترام و رسیدگی به پدر و مادر اهمیت بسیاری دارد، هرچند که خودت نیازمند باشی اما اگر بتوانی به پدر و مادرت رسیدگی کنی نزد خداوند اجر و قرب داری.
شاید بعضیها خوشحال باشند و با خود بگویند که پدر و مادر ما در قید حیات نیستند. الحمدالله زمانی که زنده بودند خیلی به آنها احترام میگذاشتم و رسیدگی میکردم، پس من جز کسانی نیستم که عاق والدین شدهاند.
باید گفت که به واسطه اینکه او در دوران حیات از تو راضی بود مغرور نباش؛ چراکه پس از مرگش به وصیتشان عمل نکردی، آنها را فراموش کردی و سر مزارشان نمیروی و برایشان قرآن نمیخوانی، حال این مسائل باعث عاق والدین میشود.
نظر شما